معنی پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده, معنی پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده, معنی /cmcbi، تcfdت abi، kivf، تpwdg lcbi, معنی اصطلاح پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده, معادل پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده, پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده چی میشه؟, پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده یعنی چی؟, پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده synonym, پرورده، تربیت شده، مهذب، تحصیل کرده definition,